محل تبلیغات شما

یادم نمی آید سر مبحث چه بود که استاد گفت: "اونایی که دوست پسر ندارن دستاشون رو ببرن بالا." من فقط لبخند زدم و دستم را بالا نبردم. دوست پسر ندارم. از نداشتن دوست پسر هم خجالت نمی کشم که به خاطرش دستم را بالا نبرم. فقط حس کردم سوالی نیست که دلم بخواهد جوابش را بدهم. آن هم به استادی که روی هم رفته 10 ساعت هم باهاش کلاس نداشته ام. فکر کنم بقیه هم مثل من لبخند می زدند. چه آن هایی که دستشان را برده بودند بالا و چه آن هایی که مثل من بنابر هر دلیلی پایین نگهش داشته بودند. استاد گفت: "خنده نداره. توی عربستان سعودی که نیستیم. با طبعیت نمی شه جنگید."

جایش بود که بگویم: "اینجانب جنگنده با طبیعت برای مدت 24 سال!" ولی خب اصلا نیازی نبود جوابی بدهم. چون دوست پسر داشتن یا نداشتنم فقط به خودم مربوط است.

حالا چیزی که فکرم را مشغول کرده این است که یعنی من اشتباه کرده ام که تا به این سن خودم را درگیر هیچ رابطه عاطفی نکرده ام؟ مامانم گاهی اوقات بهم می گوید که نرمال نیستم. می گوید که همه تا سن من از سر کنجکاوی هم که شده شقی ریخته اند ولی من به شکل عجیبی خنثی بوده ام. یک بار بهم گفت که اگر تا سنم کمتر است یک چیزهایی را تجربه نکنم بعدا توی سن بالاتر حسرتش را می خورم. ولی خب من هر چه بهش فکر می کنم چنین چیزهایی را نمی شود به خودت اجبار کنی که. نمی شود که بروی سراغ یک نفر که فقط بفهمی تجربه کردنش چه طور است. باید یک جایی یکی را ببینی که فقط به خاطر خود آن یک نفر بخواهی یک رابطه را شروع کنی نه به خاطر تجربه ای که ممکن است از آن یک نفر گیرت بیاید. من هیچ وقت آن یک نفر را ندیده ام. ترجیح می دهم تا به آن زمان خنثی باقی بمانم. حتی اگر این نرمال نباشد. با این حال این تصمیم باعث نشده که با خودم کشمکش نداشته باشم.

و آخر کار بگویم که این استاد ما هم موجود خاصی است. وقتی ازش اجازه گرفتم که چند دقیقه ای بروم بیرون مستقیم توی چشم هایم خیره شد و جلو بقیه همکلاسی هایم ازم پرسید: "جیش داری؟!!"

چنین خانواده گلی!

دوست پسری که هیچ وقت نیامد/ جنگنده با طبیعت به مدت 24 سال!

نمی دانم چه مرگم شده

یک ,هم ,نمی ,دوست ,فقط ,نفر ,یک نفر ,دوست پسر ,آن یک ,آن هایی ,چه آن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ملاقه alisameti1362 درمان کده پرسش مهر رئیس جمهور98